قسمتی از یک کتاب

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام. من مادر یک کودک دیابتی هستم. میخوام از دلم بگم. از مشکلاتم. کودک من فقط11 ماهش بودکه بیمار شد.تازه میتونس به من بگه مامان؟!اولین باری که بستنی خورد ازش عکس گرفتم دور لباش سفید شده بود انقدر لذت برد که هیچگاه فراموش نمیکنم.بدون هیچ مشکلی بستنی خورد. بدون اینکه قندش بالا بره!همه چیز میخورد خوراکش همیشه خوب بود خبری از دیابت نبود! آخرین باری که ما سه نفر شاد بودیم تولدمن بودچندر روز قبل ا قسمتی از یک کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمتی از یک کتاب دنبال می کنید

برچسب : دیابت,لعنتی, نویسنده : babydiabetic بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 4:45

من برای بهبود بچم هر کاری میکنم... الان شنیدم پیوند پانکراس انجام میدن مشکلشون حل میشه...ولی هنوز جا نیفتاده.تو کشور های مختلف هم دارن تلاش میکنن. من و همسرم هردومون امیدواریم که یه روز بتونیم سه تایی بدون انسولین بستنی بخوریم!  یه سری تست های جدید هم تو خارج از کشور درست کردن که نیازی به سوراخ کردن و خون گرفتن نداره! من امیدوارم که هرچه زودتر با قیمت مناسب در دسترس بچه های دیابتی قرار بگیره قسمتی از یک کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمتی از یک کتاب دنبال می کنید

برچسب : امید, نویسنده : babydiabetic بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 4:45

  من این قسمت کتابو خیلی دوست دارم. به حالو روزم میاد...میتونه خودش یه انگیزه باشه. ...برایش داستان میگفتم...به خصوص یکی از این داستانھا را ھربار به شکلی برایش تعریف میکردم. میخواستم در ذھنش این اندیشه را بکارم که ناراحتی جسمانی او یک دارایی بزرگ بود که ارزش فراوان داشت به رغم این حقیقت که تمام فلسفه ای که من بررسی کرده بودم به درستی نشاد میداد که ھر ناراحتی و ھر معلولیت با خود امتیازی به ھم قسمتی از یک کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمتی از یک کتاب دنبال می کنید

برچسب : قسمتی,کتاب, نویسنده : babydiabetic بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 4:45